گروه اجتماعی فرهنگ سدید- حجت الاسلام اکبر شکاری: یک قانون کلی در زندگی وجود دارد، اینکه چیزهای نایاب، کمیاب و چیزهایی که به دست آوردن آنها دشوار است، ارزشمندتر از چیزهای سهل الوصول اند؛ به ویژه اگر به آنها توصیه شده باشیم یا خاطرهای خوب وجود داشته و یا اطلاعاتی از آنها موجود باشد. به همین جهت، اغلب تمایل داریم تا برای به دست آوردن این نوع چیزها تلاش بیشتری به خرج داده و هزینههای زیادتری متحمل شویم. این قانون کلی نیز مبنای چند روش از فنون جلب اطاعت و فرمانبرداری، در مباحث اصلی روانشناسی اجتماعی است که معروفترین آنها تلاش زیاد برای به دست آوردن playing hard to get یا بازارگرمی است.
روش بازارگرمی در تمام حوزههای زندگی اعم از خانواده و روابط میان فردی، اجتماع، اقتصاد و بازار، سیاست و حتی حوزهی عشق، مؤثر و کارساز است. مثلا، معشوقها با ذکر اینکه جلب محبت آنها سخت است و رقبای بسیار دیگری، متقاضی عشق آنها وجود دارد، میتوانند مطلوبیت خود را به میزان قابل توجهی افزایش بدهند (والستر walster و همکاران، ۱۹۷۳)
کاربرد این فن، محدود به جاذبیت متقابل نمیشود، به نظر پژوهشگران، این روش بعضی اوقات به وسیله داوطلبان مشاغل جهت افزایش جذابیت آنها برای کارفرمایان احتمالی و در نتیجه بالا بردن احتمال استخدام آنها به کار میرود. (مثلا، ویلیامز williams و همکاران، ۱۹۹۳) و...
در عرصه سیاست، سیاستمداری سعی میکند، از گمشده و مهرهای زیرخاکی که او را اصیل و گرانبها میخواند، حمایت کند تا خود را گوهرشناسی یکه تاز و بی بدیل نشان دهد. این مهره زیرخاکی که زمانی در عرصه سیاست جولان میداد و به زعم خود، حریفی نداشت؛ شعارهای مهمی را مطرح میکند که دو نکته مرتبط با بحث، مد نظر ما است؛ (نقل به مضمون)
۱) من بیست سال سکوت کرده و مشغول کار فرهنگی بوده ام، اما دلیل عمدهی بنده برای حضور دوباره درعرصه سیاست و انتخابات (احساس خطر از وضعیت موجود) است.
۲) سابقه کاری من نیز بر همگان مشخص است.
نکات مرتبط با موضوع؛ نخست؛ من، سیاستمدار قابلی هستم، گذشتهی بی عیب و نقصی داشته ام (در روابط خارجی و داخلی) یک انقلابی اصیل و ولایی، دوستدار نظام اسلامی و امام خمینی (رحمة الله علیه) و آرمانهای ایشان مثل، قانون اساسی بوده و هستم، با اقوام و اقشار مختلف، از ایشان و به سمت آنها هستم و...؛ دوم، در این مدت طولانی مشکلی ایجاد نشده که آنقدر مهم باشد تا من سکوتم را شکسته و وارد عمل بشوم، چرا که من بزرگتر از آنم که برای هر مسأله کوچکی وارد میدان بشوم. یعنی من کارهای انجام شدهی قبل را تأیید کرده و اعتراضی نداشته و ندارم مثل، بسته شدن و پلمپ دربهای تأسیسات انرژی هسته ای، جریان کوی دانشگاه، تحصن نمایندگان مجلس ششم علیه رکن اصلی نظام، قتلهای زنجیرهای... سوم، من که اینقدر بزرگم و سعه صدر دارم، ببینید این دولت، کار را به کجا کشانده و چقدر جنایت بالا گرفته، که مجبور شدم، علیرغم میل باطنی ام وارد صحنه شوم.
با طرح چند مثالی که ذکر شد، میتوان گفت: روش بازارگرمی، روشی برای جلب اطاعت و فرمانبرداری دیگران است و میتواند در تمام عرصههای زندگی روزمره، در دو جهت مثبت (خیر) یا منفی (شر) استفاده شود. (نمونهای که مطرح شد در عرصه سیاست قابل تکرار است).