به گزارش فرهنگ سدید، انقلاب اسلامی ایران در حالی به چهلمین سالگرد پیروزی خود رسیده است که دستاوردها و پیشرفتهای آن در عرصه داخلی و بینالمللی نمایان است. امروز انقلاب اسلامی ایران علیرغم هجمه همهجانبه استکبار جهانی و تحریمهای ناجوانمردانه، در اعماق قلوب مردم آزادیخواه جهان جای گرفته و هرروز بر پیشرفت و عظمت آن افزوده میشود بنابراین پیشرفت ایران اسلامی در طول این چهار دهه بر کسی پوشیده نیست و بیان این دستاوردها نیز در سطح جامعه موج امیدآفرینی و ایستادگی بیشازپیش مردم در برابر این توطئهها خواهد شد، ازاینرو «جنبش مردمی پاسداشت چهل سال انقلاب کبیر اسلامی» دستاوردهای انقلاب اسلامی طی چهار دهه گذشته در عرصههای مختلف را احصا و جمعآوری کرده است که در قالب سلسله نشستهای «شنبههای انقلاب» این دستاوردها را ارائه میکند. در این گزارش دستاوردهای انقلاب اسلامی در طول این چهل سال در حوزه «رشد و تعالی انسانی» ارائه میشود که به شرح زیر است:
پس از ولایت فقیه، اصلیترین دستاورد انقلاب اسلامی که خود محصول ولایت فقیه است، رشد و تعالی انسانی است.
مواضع امامین انقلاب دربارۀ انسان و رشد انسانی در انقلاب چنین است:
«اگر مقصد این بود که زاغهنشینها از زاغهنشینی بیرون بیایند و یک سروسامانی پیدا کنند، این هم إنشاءالله میشود، و با همّت همه، باید بشود، لکن باز مقصد، این نیست. مقصد این است که کشور ما، یک کشور اسلامی باشد [..]. مکتبهای مادّی، تمام همّتشان این است که مرتع درست بشود، تمام همّت این است که منزل داشته باشند، رفاه داشته باشند [..]. اسلام، مقصدش بالاتر از اینهاست؛ مکتب اسلام، یک مکتب مادّی نیست، یک مکتب مادّی- معنوی است. مادّیّت را در پناه معنویّت، اسلام قبول دارد. معنویّات، اخلاق، تهذیب نفس، اسلام برای تهذیب نفس انسان آمده است؛ برای انسانسازی آمده است. همۀ مکتبهای توحیدی، برای انسانسازی آمدهاند، ما مکلّفیم انسان بسازیم».
«انسان، حیوان نیست. انسان یک موجودی است که در طرف سعادت، به بالاترین مقام میرسد، در طرف کمال، به بالاترین مقام موجودات میرسد [..]. انبیاء برای راهنمایی یک مقام بالاتر آمدند که انسانها را از مملکت دنیایی، بالا ببرند.»
«تربیت غرب، انسان را از انسانیّت خودش خلع کرده، بهجای او، یک حیوان آدمکش گذاشته است [..، ما باورمان آمده است که همۀ چیزها در غرب است. خیر، آن چیزی که در غرب است، تربیت حیوان درنده است».
«اگر برای هر علمی موضوعی است [..]، علم همۀ انبیاء هم، موضوعش انسان است [..]، آمدهاند انسان را تربیت کنند، آمدهاند این موجود طبیعی را از مرتبۀ طبیعت، به مرتبهای عالی مافوق الطبیعه، مافوق جبروت برسانند.»
«آنهایی که میگویند ما انسان را شناختیم، اینها یک شبحی از انسان شناختهاند و گمان کردند که انسان همین است. انسان مراتبی دارد که مرتبۀ نازلۀ آن، طبیعت که ما او را دیده و تنها محسوس ماست. اینها معنویّت او نیست، اینها محسوسات اوست.»
«انسان، مثل حیوانات نیست که همان حیات طبیعی و دنیایی باشد، بلکه آنطور خلق شده که علاوه بر حیات طبیعی، حیات مابعدالطبیعه هم دارد [..]. تمام تعلیمات انبیاء، برای نشاندادن این راهی است که انسان، بهناچار باید از این راه عبور کند [..]. اگر چنانچه به راه انبیاء برود، انسانیّتش، کامل میشود.»
«ما عقب ماندگان و حیرتزدگان، و آن سالکان و چله نشینان و آن عالمان و نکته سنجان و آن متفکران و اسلام شناسان و آن روشنفکران و قلمداران و آن فیلسوفان و جهان بینان و آن جامعه شناسان و انسان یابان و آنهمه و همه، با چه معیار این معما را حل و این مسئله را تحلیل میکنند که از جامعۀ مسمومی که در هر گوشۀ آن عفونت رژیم ستمشاهی فضا را مسموم نموده بود، بازار و مغازه هایش مسموم، خیابانها و گردشگاههایش مسموم، تفریحگاهها و سینماهایش مسموم، مطبوعات و رسانههای گروهی اش مفتضح و مسموم، وزارتخانهها و اداراتش مسموم، مجلس شورا و دادسراها و دادگاههایش مسموم، مراکز تعلیم و تربیتش از کودکستان تا دانشگاهش مسموم و بدتر از مسموم، و فضای حاکم بر سرتاسر کشور مسموم، که هر یک برای مسموم نمودن جوانان و به فساد کشاندن آنان عاملی فعال بود، و نونهالان و تازه جوانان ما در یک چنین محیطی به جوانی و رشد رسیده بودند که به حسب موازین و عادت باید سرشار از مسمومیت و فساد اخلاق و عقیدت باشند، که اگر معلم و مربی اخلاق و مهذب نفوس بخواهد تنها یکی از آنها را با صرف سالهای طولانی متحول گرداند میسر نگردد، چگونه در ظرف سالهای معدود از بطن این جامعه و انقلاب ـ. که خود نیز اگر معیارهای عادی را حساب کنیم باید کمک به فساد کند ـ. یک همچو جوانان سرشار از معرفت الله و سراپا عاشق لقاءالله و با تمام وجود داوطلب برای شهادت جان نثار برای اسلام که پیران هشتاد ساله و سالکان کهنسال بهجلوهای از آن نرسیده اند، بسازد؟ جز دست غیبی و دستگیری الهی و تصرف ربوبی، با چه میزان و معیار میتوان تحلیل این معما کرد؟ »
در اوج شرایط جنگی دفاع مقدس، امام خمینی (ره) میفرماید: «این پیروزی ها، فتح اصلی نیست، فتح الفتوح ساختن جوانانی محو جمال ازلی است.» ایشان بعد از پیروزی عملیات طریق القدس در بیانه خود فرمودند:
«آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیۀ بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان ـ. که سربازان حقیقی، ولی الله الاعظم ـ. ارواحنا فداه ـ. هستند، و این است فتح الفتوح. من به ملت بزرگ ایران و به فرماندهان شجاع قبل از آنکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم، وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهۀ معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمده اند، تبریک میگویم.
مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف، رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دلباخته که شهادت را آرزوی نهایی خود و جانبازی در راه محبوب را آرمان اصیل خویش میدانند. افتخار بر رزمندگانی که جبهههای نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود عطرآگین نمودند. فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی میکنند که شکست ناپذیر و سرتاپا پیروزی است.»
رهبر معظم انقلاب:
«امام بزرگوار ما در قضیه یکی از عملیات که پیروزیای به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامی دادند. در آن پیام این نکته وجود داشت که فتح الفتوح انقلاب اسلامی، تربیت این جوانهاست. همه توقع داشتند که امام بگوید این پیروزیای که شما به دست آوردید، فتح الفتوح است؛ از آن پیروزی ستایش کند؛ امام نه، از رزمندگان تشکر کردند. اما گفتند فتح الفتوح انقلاب ما تربیت این جوانهاست؛ که در آن شرائط دشواری که همه دنیا در مقابل ما با چهره دژم و سلاح آمادهی شلیک ایستاده بودند، اینها توانستند یک چنین پیروزی بزرگی را به دست آورند؛ عملیات طریق القدس بود. من همین را تکرار میکنم: فتح الفتوح انقلاب اسلامی اینهاست. پیشرفت واقعی این است که جوانهای ما، نخبگان ما نسبت به آینده احساس مسئولیت کنند؛ برای خودشان دیدگاه تعریف کنند؛ برای کشور آیندهای را تصویر کنند و مجسم کنند و احساس کنند و این احساس را اظهار کنند؛ که آماده اند برای رسیدن به این آینده، تلاش کنند.»
در قلمرو معنابخشی تازه، متفاوت و الهی به انسان در مقایسه با ایدئولوژیهای غربی و نظام فرهنگی گذشته
الف) نگاه الهی انقلاب به انسان
۱) در نگاه انقلاب، اصل، اساس، رکن و محور، انسان است.
۲) انسان در نگاه انقلاب، امر ثانوی، عرضی، فرعی و حاشیهای نیست.
۳) در تفکّر انقلاب، همهچیز در حکم بهمثابه مقدّمه برای کمال انسان است.
۴) گشودگی امر انسانی در دورۀ انقلاب، عالیترین دستاورد انقلاب است.
۵) انقلاب اسلامی در کنار همه تحولات مادی و زیستی مردم، تحول درونی انسانها را رقم زد.
۶) انقلاب، بسترساز تحقّق، تعیّن و تجسّم یافتن فطرت الهی انسان بوده است.
۷) خصوصیّات فطری انسان در سایۀ انقلاب، شکوفا، بارور و محقّق شده است.
۸) انقلاب در نظر و عمل، مبتنی بر کرامت، شرافت و ارزشمندی انسان بوده است.
۹) انسان در دیدۀ انقلاب، بهسبب هویّت الهی اش، محترم بوده است.
۱۰) انقلاب، موجب خودآگاهی تاریخی انسان ایرانی شد.
۱۱) انقلاب، موقعیّت، زمینه و بستر لازم برای کمالیابی انسانی را فراهم کرد.
۱۲) حتّی اگر انقلاب از هردستاوردی تهی بود، فراهمسازی بستر برای استکمال انسان، برای اثبات کامیابیاش کافی بود.
۱۳) در اثر انقلاب، انسان غافل و درخودفرورفته، به انسان مطلّع، بیدار و خودآگاه تبدیل شد.
۱۴) انقلاب، نتیجه و ارتقاءدهندۀ خودآگاهی تاریخی انسان ایرانی بود.
۱۵) معنااندیشی انسان انقلاب اسلامی، موجب معماگونگیاش در نظر غربیها شده است.
۱۶) انقلاب، انسان تمیزهشده، منفرّد، تنها و درخویشفرورفته را به انسان جمعاندیش، اجتماعی، جامعهگرا و دیگرخواه تبدیل کرد.
۱۷) از نظر انقلاب، غایت، فلسفه، هدف و مقصد نهایی و اصلی جامعه و حکومت، خود انسان است.
۱۸) انقلاب، احیاءکنندۀ حیثیّت، کرامت و شرافت الهی انسان بوده است.
۱۹) انقلاب، موجب برقراری نسبت متفاوت و تازۀ انسان با عالم و آدم شد.
۲۰) انقلاب، در سطح درونی، انسانی، باطنی، معنوی و روحی نیز رخ داد.
۲۱) انقلاب بهلحاظ تکیهداشتن بر ارزشهای عالی معنوی، انقلاب انسانی بود.
۲۲) بیتالغزل گشایشهای انقلاب، تولّد انسان انقلابی بود.
۲۳) انقلاب، تحوّلات بزرگ انسانی را در مدّت اندک، بهوجود آورد.
۲۴) رویشها، فتوحات، توفیقات و دستاوردهای انقلاب در قلمرو انسانی، جهشگونه و شگفتانگیزه بوده است.
ب) نگاه ایدئولوژیهای غربی و نظام فرهنگی رژیم گذشته به انسان که در طول این چهل سال نیز از طرق مختلف سعی در تحمیل آن به مردم انقلابی ایران اسلامی داشته اند:
۲۵) در تمدّن غربی، انسان چونان امر مغفول، منزوی، فرعی و در حاشیه است.
۲۶) در تمدّن غربی، شأن، منزلت، مکانت و جایگاه انسان، تقلیل یافته است.
۲۷) انسان غربی، از هویّت و حیثیّت انسانیاش تهی شده است.
۲۸) در تمدّن غربی، انسان به ابزار، مقدّمه و وسیله تبدیل شده است.
۲۹) در تمدّن غربی، غریزه، وجه حیوانی و جنبۀ مادّی انسان، بر فطرت، وجه معنوی و جنبۀ الهیاش ترجیح داده شده است.
۳۰) در تمدّن غربی، انسان، حقیقت فراموششده و مغفول است.
۳۱) ایدئولوژی لیبرالیستی، مبتنی بر فردیّت رها، معلّق و خودخواه است، و انقلاب، مبتنی بر فردیّت جمعاندیش، دیگرخواه و هدفدار است.
۳۲) انسان پیش از انقلاب، به دلیل عدم تعلق به حاکمیت و تحولات سیاسی، در بی خبری و غفلت از سرنوشت جامعه خود به سر میبرد.
۳۳) انقلاب اسلامی، انسانهای خودباخته در برابر غرب و منقاد، مطیع و ذلیل در برابر فرهنگ غرب را به انسان خودباور عزیز و دارای اعتماد به نفس تبدیل کرد.
در قلمرو تحقّق و فعلیّتبخشیدن به استعدادها و قابلیّتهای انسان
۳۴) انقلاب اسلامی همچون نهضتهای انبیاء با تربیت یک انسان کمال یافته که خود تالی تلو معصوم بود، آغاز شد.
۳۵) امام خمینی (ره)، بنیانگذار انقلاب کبیر اسلامی، خود یک انسان مهذب و تربیت یافته بود.
۳۶) از اصلیترین تفاوتهای انقلاب اسلامی با همه انقلابهای مادی در آن است که رهبر آن یک الگوی کامل از همه چیزهایی است که میخواهد پیاده کند.
۳۷) حضرت امام خمینی (ره)، نمونه عالی و کمال یافته انسان در پرتو مکتب اسلام در تاریخ معاصر است.
۳۸) انقلاب اسلامی تنها نهضتی است که مانند نهضت انبیاء، رهبرش نمونه کامل آرمانهایی است که دنبال تحقق آن است.
۳۹) هم امام خمینی (ره) و هم رهبر انقلاب میفرمایند: فتح الفتوح انقلاب اسلامی، تربیت جوانان فداکار و خودساخته است.
۴۰) انقلاب، انسان دیگرخواه، ایثارگر و فداکار پدید آورد.
۴۱) انقلاب، انسان مستقل و متّکیبهخویش پدید آورد.
۴۲) انقلاب، انسان جهانیاندیش و تاریخساز پدید آورد.
۴۳) انقلاب، انسان مسئول، تکلیفگرا، کُنشگر، عامل و دگرگونکننده پدید آورد.
۴۴) انقلاب، انسان مقاوم و ساختارشکن پدید آورد.
۴۵) عالیترین، الهیترین و کاملترین انسانهای دورۀ تاریخی اخیر، حاصل انقلاب بودهاند.
۴۶) انقلاب اسلامی، عالم مقلد محض را به دانشمند نظریه پرداز و مولد علم تبدیل کرد.
۴۷) برخی از بزرگترین چهرههای دفاع مقدّس، جوانان تغییر هویّت یافته بودند که از حضیض ذلت به اوج شرافت صعود کردند.
۴۸) شهیدحسن باقری، در طول یکسالونیم، از یک جوان ساده به یک راهبردپرداز نظامی تبدیل شد.
۴۹) برخی از شهدای دفاع مقدّس، کسانی بودند که در سایۀ انقلاب، متحوّل شده بودند.
۵۰) انقلاب، جوانانی را که غرق در فساد و بطالت بودند، به جوانان تاریخساز تبدیل کرد.
۵۱) پیدایی جوانان از خویشبرونرفته و خداخواه، عالیترین نتیجۀ انقلاب است.
۵۲) انقلاب اسلامی اعتماد به نفسی به ملت ایران داد که در عالیترین سطوح مدیریت، جوانان زیر بیست سال در فرماندهی جنگ، اداره جهاد و مسئولیتهای سخت اطلاعاتی امنیتی نقش آفرین شدند و با کمترین تجربه و تخصص بزرگترین پیروزیهای تاریخ ایران را رقم زدند.
۵۳) فتح الفتوح انقلاب، تربیت انسانهایی، چون عبدالحسین برونسی، ابراهیم همت، حسن باقری، احمد متوسلیان، محسن وزوایی، مهدی زین الدین، محمود کاوه و .. بود.
۵۴) نمونه برجسته انسان تربیت یافته انقلاب اسلامی، مادران و پدرانی هستند که چندین فرزند آنها در راه این انقلاب به شهادت رسیده اند و آنها همچنان استوار، پای این انقلاب ایستاده اند؛ مادر پنج شهید خانواده جنیدی و پدر پنج شهید خانواده افراسیابی از این نمونه اند.
۵۵) درخشش جوانان تربیت یافته انقلاب اسلامی، الهام بخش جوانان مبارز منطقه بوده و موجب شده است، دشمن با انگاره سازیها و آمارسازیهای جعلی، ملت ایران را مردمی، مایوس، خشمگین، غمگین، افسرده و عصبی وانمود کند در حالیکه مشاهدات میدانی همه مردم، خلاف این گزارههای القائی را نشان میدهد.
۵۶) انقلاب اسلامی، روحیهای عزتمند و ذلت ناپذیر به جوانان و نوجوانان ایران داد که وقتی ۲۳ نوجوان ایرانی را نزد صدام فرعون صفت بردند، نه تنها مقهور فضای حاکم بر جلسه نشدند، بلکه حضرت زینب گونه در مجلس یزید، صدام ظالم را مقهور شخصیت خود کردند.
۵۷) انقلاب اسلامی، انسانهایی ساخته است که جمع بین تمدن و علم و تکنولوژی با تهجد، معنویت و ایثارند؛ شهریاری ها، تهرانی مقدمها، کاظمی آشتیانی ها، احمدی روشنها و ...
۵۸) همه دنیا از تربیت اسطورههایی مانند سردار شهید املاکی که در سنگینترین بمباران شیمیایی، ماسک شیمیایی خود را از صورت برمی دارد و به صورت همرزم بسیجی خود میزند، عاجز است و این ماجرای حماسی بارها در دفاع مقدس تکرار شد.
۵۹) با وجود آنکه اکثریت اسوههای اجتماعی و فرهنگی جهان از بزرگسالان و ریش سفیدان هستند، انقلاب اسلامی با تربیت قهرمانان ۱۱، ۱۲ و ۱۳ ساله، سرمشق انقلابیون آزادی خواه جهان شد.
۶۰) انقلاب در ساخت بستر برای تحقّق، تجلّی و تعیّنیافتن فطرت انسان، کامیاب بوده است.
۶۱) انقلاب از طریق بسترسازی، مقدّمهپردازی و هدایت، حس خداخواهی را در انسان احیاء کرد، نه از طریق زور، اجبار، تحکّم و تحمیل.
۶۲) انقلاب اسلامی، انسان بی خبر از تحولات سیاسی جهان و ایران را به پیشتازترین و موثرترین انسانها در تحولات اجتماعی سیاسی جهان تبدیل کرد.
در قلمرو قضاوت سازمانهای پایشگر غربی
هرچند شاخصهای توسعه انسانی در غرب از دیدگاه ما ناقص است و مبنای صحیحی ندارد، اما بر همان مبنا هم ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهشهای چشمگیری داشته است.
۶۳) شاخص توسعه انسانی بر اساس چهار معیار تعیین میشود: امید به زندگی در هنگام تولّد، درآمد ناخالص ملّی هر فرد، متوسط سالهای تحصیلی و سالهای قابلانتظار برای رفتن به مدرسه.
براساس گزارش توسعۀ انسانی ۲۰۱۶، شاخص توسعۀ انسانی ایران به ۰.۷۷۴ از یک رسید که در مقایسه با نمرۀ ۰.۴۳۷ ایران در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از ۰.۳۳۷ درجه افزایش نشان میدهد.
۶۴) بین ۱۰۵ کشور دنیا که از سال ۱۹۸۰ میلادی، شاخص توسعۀ انسانی برای آنها محاسبه میشد، ایران طی این ۴ دهه، بالاترین رشد را در شاخص توسعۀ انسانی داشته است.
۶۵) بر اساس گزارش سازمان ملل، رتبۀ جهانی جمهوری اسلامی ایران هم در این ۴ دهه، بیش از ۴۱ رده صعود داشته و از جایگاه ۱۱۰ در سال ۱۹۷۹، به جایگاه ۶۹ ارتقاء یافته است.
۶۶) بر اساس گزارش دفتر توسعۀ سازمان ملل در سال ۲۰۱۷، شاخص توسعۀ انسانی (HDI) ایران، ۷۹۸ هزارم درصد افزایش داشته است.
۶۷) بر اساس این آمارها، شاخص امید به زندگی در بدو تولّد در ایران برابر با ۷۶.۲ سال، متوسط سالهای تحصیلی برای مردم ایران برابر با ۹.۸ سال، سالهای قابلانتظار برای رفتن به مدرسه ۱۴.۹ سال و درآمد ناخالص ملّی برای هر فرد در این کشور برابر با ۱۹ هزار و ۱۳۰ دلار است.