در سال‌های ۵۶ و ۵۷ که اوج نهضت انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) بود، مطبوعات که پس از یک دوره تعطیلی، به آزادی نسبی رسیده بودند، به ویژه در دوره شریف امامی، ازهاری و بختیار در جعل حوادث و اخبار و منفی جلوه دادن اقدامات انقلابی و بزرگ کردن اهداف رژیم پهلوی کوشا شدند، همچنین نقش مطبوعات وابسته در این دوره افزون‌تر است. با تعطیلی مطبوعات در دوره ازهاری و با روی کار آمدن بختیار و با رونق کار انقلابی ها، مطبوعات نقش تهاجمی تری نسبت به مردم ایفا کردند.

گروه رسانه و فضای مجازی فرهنگ سدید- محمود شیرازی نژاد: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت مطبوعات کشور، خارج از یکی از دو حالت سانسور اخبار و اطلاعات و جعل آن و یا تعطیلی و توقف کوتاه مدت و یا دراز مدت آن نبود. می توان گفت که بسیاری از مطبوعات جزئی از ارکان دولت بودند که بنا به خواست و تمایل نظام طاغوتی مدتی تعطیل و یا اینکه به آزادی می رسیدند و زمانی  که کارشان رونق می گرفت، رویدادهایی را منعکس می کردند که در راستای بازنمایی عظمت و شکوه خاندان پهلوی و اقدامات آن ها صورت می گرفت (مرتضوی امامی، 1389).

در سال های 56 و 57 که اوج نهضت انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) بود، مطبوعات که پس از یک دوره تعطیلی، به آزادی نسبی رسیده بودند، به ویژه در دوره شریف امامی، ازهاری و بختیار در جعل حوادث و اخبار و منفی جلوه دادن اقدامات انقلابی و بزرگ کردن اهداف رژیم پهلوی کوشا شدند، همچنین نقش مطبوعات وابسته در این دوره افزون تر است. با تعطیلی مطبوعات در دوره ازهاری و با روی کار آمدن بختیار و با رونق کار انقلابی ها، مطبوعات نقش تهاجمی تری نسبت به مردم ایفا کردند. می توان به طور کلی در بحبوحه ی انقلاب اسلامی و در فاصله زمانی شهریور 57 تا انقلاب اسلامی مطبوعات ایران را در سه گروه جای داد:

  1. مطبوعات وابسته به لژهای فراماسونری هوادار سلطنت که بدون استثنا توسط برخی نمایندگان دو مجلس سنا، شورای ملی و کارگزاران وابسته به حزب رستاخیز و عناصر مرتبط با سلطه استعمار اداره می شدند و هدفشان از ابتدای انتشار، دور نگه داشتن مردم به ویژه جوانان از مسائل سیاسی و دامن زدن هرچه بیشتر به از خود بیگانگی در میان اقشار بالنده جامعه ی ایران به ویژه بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و پس از قیام خونبار 1342 بود. نشریاتی همچون تهران مصور، سپید و سیاه، اطلاعات بانوان، امید ایران و ... روزنامه های خبری نظیر کیهان، رستاخیز، اطلاعات، پیغام امروز و آیندگان هم که معجونی از جریان های مختلف بودند، در این دسته قرار می گرفتند.
  2. نشریات ارگان احزاب و گروه های سیاسی چپ، مانند نشریات مارکسیستی متمایل به حزب توده ایران، نظیر روزنامه ی مردم، آذرخش (ارگان دانش آموزان دموکرات) و آرمان (ارگان دانشجویان دموکرات). چپ های مائوئیست مانند نشریه حقیقت (ارگان مرکزی اتحادیه کمونیست های ایران) و رنجبر (ارگان سازمان انقلابی). چپ نماهای افراطی یا چپ های امریکایی، نظیر نشریه کارگر (ارگان حزب کارگران سوسیالیست) و پیکار (ارگان سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر). نشریات ارگان گروهک های التقاطی مانند نشریه مجاهد و پیام خلق (ارگان سازمان مجاهدین خلق).
  3. جراید و نشریات گروه های ملی یا مذهبی مانند پیام جبهه ی ملی (ارگان جبهه ملی ایران)، هفته نامه جنبش، آرمان ملت، مردم ایران (ارگان جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران «جاما»). ذکر این نکته ضروری است که عناصر مذهبی اصیل و انقلابی در دوران اقتدار رژیم پهلوی عمدتا اجازه انتشار نشریه نداشتند و به ندرت می توانستند مقالات خود را در هفته نامه ها و روزنامه ها و یا در گاهنامه ها و ماهنامه ها و عمدتا به صورت کتاب و اعلامیه منتشر می کردند که این نشریات هم اغلب و به اجبار محدود به تبلیغ مباحث دینی و عمدتا غیر سیاسی بود (مرتضوی امامی، 1389)

با روی کار آمدن دولت شریف امامی در پنجم شهریورماه سال 1357، بسیاری از مطبوعات کشور مرحله جدیدی را در ایفای نقش وابسته خود پیش گرفتند و برای مقابله با انقلاب اسلامی جبهه های متعددی بدین شرح را پیش روی این نهضت گشودند:

  • طرح جریان ها، خطوط و شخصیت های انحرافی و سازشکار و در نهایت مورد اعتماد امریکا جهت ایجاد مهره های احتمالی برای آینده
  • حذف، تحریف و سانسور شعارهای اسلامی انقلاب اسلامی
  • پراهمیت جلوه دادن نقش کمونیست ها در انقلاب برای زیر سوال قرار دادن مشروعیت انقلاب اسلامی
  • طرح بسیار کمرنگ اعتصابات و نیز تحریف خواسته های اعتصابیون
  • انعکاس اختلافات ساختگی درون حکومتی و تبلیغ روی آن
  • بازتاب وسیع اصلاحات دولت شریف امامی
  • بازتاب تحریف شده تظاهرات در روزنامه ها و اخبار مربوط به آن
  • القای ترس و نگرانی از ادامه تظاهرات
  • تطهیر نظام سلطنتی و خاندان پهلوی
  • جعل، تحریف و سانسور اخبار مربوط به امام و القای شبهه سازش با امام (مرتضوی امامی، 1389)

 

پس از رفتن محمدرضاشاه که در واقع نخستین پیروزی مردم در انقلاب اسلامی بود، جامعه، تشنه آن بود که بداند چه خواهد شد. همان قدر که نیازمند کسب خبر درباره رویدادهای انقلاب بود، می خواست از شرایط و پیامدهای آن نیز آگاه شود، در واقع شرایط انقلابی باعث شده بود که میزان ارتباطات میان فردی و گروهی، بسیار افزایش یابد. افراد تمایل داشتند که از طریق این ارتباطات، از یک سو به مبادله نظر بپردازند و از سوی دیگر گروه های فکری متناسب با خود را بیابند. در این دوران و در این فضای باز سیاسی بود که نشریات متعددی انتشار یافتند که بازنمایی کننده ی افکار و آرا و سلیقه های جریانات سیاسی- اجتماعی آن دوران بودند (محسنیان راد، 1387). امام خمینی (ره) در رویکردشان به رسانه به دنبال شکست انحصار امپریالیسم رسانه‌ای و هویت بخشی به سبک رسانه‌ای جدید بودند و تلاش و نگاهشان به سمتی بود که انحصار این وسایل شکسته شود و از ابتدا روی نگاه جدید و رسانه‌ای تمرکز و تاکید داشتند (خبرگزاری فارس، 13 مرداد 1397)

از 253 عنوان روزنامه تازه انتشار انقلاب اسلامی، 153 روزنامه ( 4/60 درصد) مربوط به گروه ها و احزاب و سازمان ها بود و 100 روزنامه (6/39 درصد) به اصطلاح مستقل بودند (محسنیان راد، 1387). به رغم روشی که حکومت طاغوت برای غربی شدن و دین زدایی از جامعه برگزیده بود، انقلاب، رجوعی به ارزش های دینی و معنویت بود. بر اساس پژوهشی که در باب تحلیل محتوای نشریات تازه انتشار انقلاب اسلامی انجام پذیرفته، پر بسامدترین مقولات در این روزنامه ها، اسلام، امام، دین و مذهب است. در اثبات غرب ستیزی و رجوع به ارزشهای درونی و به وجود آمدن خودباوری نیز باید گفت که بر اساس این پژوهش، دسته ای دیگر از مقولات پر بسامد این پژوهش امپریالیست، استعمارگران و وابستگی است.

 از اولین ماه های پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع جنگ ایران و عراق فضای مطبوعاتی کشور بسیار باز بود و احزاب و جمعیت های سیاسی زیادی بدون سانسور افکارشان را در عرصه عمومی مطرح می کردند. جنگ داخلی در کردستان (1358) و آغاز جنگ ایران و عراق در شهریور 1359، طبیعتا بر فضای مطبوعاتی کشور اثرگذار بود و در این دوره مطبوعات دولتی گسترش بیشتری داشتند. با پایان جنگ، دوران جدیدی در مطبوعات ایران با انتشار روزنامه همشهری در سال 1371 آغاز شد و تعداد زیادی نشریه، مجله و روزنامه جدید وارد فضای عمومی شدند (افخمی، 1383). امام خمینی (ره) به عنوان معمار نظام جمهوری اسلامی بارها بر نقش مهم رسانه ها و رسالت آنان تاکید کردنده اند. به عقیده ایشان «رسانه های گروهی به ویژه صدا و سیما، این مراکز آموزش و پرورش عمومی، می توانند خدمت گرانمایه ای را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند»(امام خمینی، 1374، ج19، ص 109). رسانه باید «روشنگری ... داشته باشد و مردم را هدایت کند»(همان، ج7، ص 18). برای مثال «صدا و سیما یک دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی است که در سطح کشور گسترده است و باید به اندازه ای که می شود از آن استفاده کرد»(همان، ج5، ص 203 به نقل از اسماعیلی، 1388).

 از نظر امام خمینی (ره) «رادیو و تلویزیون یک دستگاه آموزشی است»(همان، ج5، صص 203-210). همان گونه که «مطبوعات باید یک مدرسه سیار باشند تا مردم را از همه مسائل به خصوص مسائل روز آگاه نمایند و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری کنند ... به طور کلی مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند»(همان، ج18، ص 65). «نقش مطبوعات در کشورها منعکس کردن آرمان های ملت است. مطبوعات باید مثل معلمینی باشند که مملکت را و جوانان را تربیت می کنند»(همان، ج6، ص 191). بنابراین از دیدگاه امام رسانه ها نه تنها نقش معلم را ایفا می کنند بلکه باید «مربی» باشند و «تقوا را در جامعه منتشر کنند»(همان، ج13، ص 41). «تمام رسانه ها مربی یک کشور هستند»(همان، ج6، ص 192) و هر یک باید تلاش کنند تا نتیجه کار آن ها مخاطبان را «ببرد طرف صراط مستقیم»(همان، ج13، ص 41 به نقل از اسماعیلی، 1388)

از ابتدای انقلاب تاکنون وضعیت مطبوعات و فضای اطلاع رسانی به لحاظ کمی و کیفی رو به رشد بوده است. از لحاظ کیفی مطبوعات حرفه ای تر و سازماندهی شده تر شده و افراد تحصیل کرده ی فراوانی وارد کار مطبوعاتی شدند، که این مساله بر رشد کیفی آن ها در کنار سیاست کلی دولت ها در مورد رسانه ها، تاثیر بسیاری گذاشته است. از لحاظ کمی نیز بر طبق آمار ارائه شده در هر دوره نسبت به دوره قبل، روند صعودی تعداد نشریات مشاهده می شود، که این روند افزایشی همراه با فضای متکثر و چندصدایی نشریات بوده است (کیا، 1392). تعداد مطبوعات از 203 نشریه در سال 1350 به حدود 3313 نشریه در سال 1378 افزایش یافت. همچنین تعداد شمارگان روزنامه ها از 1650000 نسخه در سال 1357 به 3300000 نسخه در سال 1378 افزایش یافت. (غفاری، 1386)

در سال 1357 برای هر 1000 نفر 14 نسخه روزنامه وجود داشت که به 26 نسخه در سال 1374و 53 نسخه برای هر 1000 نفر در سال 1379 افزایش یافت(غفاری، 1386). بر اساس آمار اداره مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعداد نشریه های کشور از 662 عدد در سال 1375 به 4899 عدد در سال 1390 افزایش یافته است. در سال 1393 عناوین مطبوعات منتشر شده در کشور 6327 عدد است که در این سال عناوین نشریات محلی منتشر شده 1878 عدد است (سبزه ای، 1394).

بر اساس آمار و ارقام  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1397 تعداد کل عناوین مطبوعات کشور 7548 عدد بوده است که از این تعداد سهم مجلات 7206 عنوان و سهم روزنامه ها 342 عنوان است. 3257 عنوان از این مطبوعات گستره توزیع سراسری دارند و 4291 عنوان به صورت استانی، منطقه ای و محلی توزیع می شوند. لازم به ذکر است که مدیر مسئول 596 عنوان از مطبوعات کشور را زنان تشکیل می دهند. اگر بخواهیم به گرایشات این حجم انبوه از مطبوعات اشاره کنیم باید بگوییم که 1541 عنوان از آن ها گرایش عمومی و 5665 عنوان، گرایش اختصاصی و تخصصی دارند. از تعداد انگشت شمار روزنامه‌های قبل از انقلاب که تحت کنترل کامل دولت بود به ۳۴2 روزنامه با سلائق مختلف در حال حاضر رسیده‌ایم. تنوع و تکثر موضوعی نشریات ایران با ۳۵۰۰ عنوان تخصصی، مثال زدنی است که این تعداد عناوین در نشریات علمی کشور به ۱۲۷۲ نشریه رسیده که از افتخارات علمی کشور محسوب می‌شود. همچنین بیش از ۸۰ درصد عناصر مطبوعاتی کشور را جوانان تشکیل می‌دهند و طبق آمار 40 درصد فضای رسانه ای کشور در دست بانوان است (سایت فرهنگ سدید، 18 آذر 1397)

 

منابع:

اسماعیلی، محسن (1388). «تاثیر انقلاب اسلامی بر کارکرد رسانه ها با مطالعه موردی در حقوق مطبوعات»، فصلنامه رسانه، شماره 77.

افخمی، حسین (1383). «احزاب سیاسی، مطبوعات حزبی و روزنامه های مستقل» در کتاب: مسائل اجتماعی ایران، انجمن جامعه شناسی ایران، تهران: انتشارات آگاه.

امام خمینی، روح الله (1374). صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم.

خبرگزاری فارس (1397). «دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه رسانه بررسی شد»، تاریخ درج مطلب: 13 مرداد 1397، تاریخ بازدید خبر: 18 دی 1397.

سایت فرهنگ سدید (1397). «شنبه های انقلاب(16)، دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه مطبوعات و خبرگزاری ها»، کدخبر: 925، تاریخ درج مطلب: 18 آذر 1397، تاریخ بازدید: 18 دی 1397.

سبزه ای، محمد تقی (1394). «تحلیل جامعه شناسی حوزه عمومی در ایران پس از انقلاب»، فصلنامه علوم اجتماعی، سال 25، شماره 71.

غفاری، مسعود؛ قاسمی، علی اصغر (1386). «خاستگاه جنبش جوانان در ایران»، نشریه پژوهش علوم سیاسی، بهار و تابستان، شماره 4، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی.

کیا، علی اصغر؛ حسین پور، جعفر (1392). «نقش مطبوعات در بسیج اجتماعی از 1357-1384»، فصلنامه رسانه و فرهنگ، سال سوم، بهار و تابستان، تهران: |زوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

محسنیان راد، مهدی (1387). «ارزش های مندرج در مطبوعات: مقایسه انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی»، مجله علوم اجتماعی، پاییز و زمستان، شماره 42.

مرتضوی امامی، سید علی (1389). «نگاهی بر نقش و عملکرد مطبوعات کشور در آستانه انقلاب اسلامی»، فصلنامه رسانه، پاییز و زمستان، شماره 83.

ارسال نظر
captcha