گروه گفتمان فرهنگ سدید- دکتر شبیر فیروزیان: پیشتر در گزارشی با عنوان «شناخت ویژگیهای نفوذ دشمن» فرهنگ سدید به با استناد به آیات و روایات به ویژگیهای نفوذ دشمن پرداخت. گفته شد که همواره نفوذ با ۵ ویژگی ثابت همراه است به طوری که نفوذ دشمن در همه شرایط، امری «همیشگی»، «تدریجی»، «آرام»، «منافقانه» و «فتنه ساز» است. بخش سوم این گزارش به شناخت انواع و گونههای نفوذ دشمن پرداخته است که در ادامه میآید.
همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند، نفوذ دشمن به لحاظ گستردگی به دو نوع تقسیم میشود: «نفوذ موردی» و «نفوذ جریانی». در ادامه به تعریف و بررسی دقیقتر هریک از این دو نوع نفوذ دشمن میپردازیم.الف. نفوذ موردی«نفوذ موردی» به این معناست که گاه دشمن بهطور مشخص و تنها برای نفوذ در یک نفر برنامهریزی میکند تا او بتواند برنامههای دشمن را در کشور اجرایی کند. حال مأموریت این فرد میتواند اموری همچون ترور فیزیکی یا شخصیتی یک شخصیت برجسته دینی یا سیاسی باشد و یا اینکه دشمن او را به قدرت میرساند و او بهعنوان عنصر نفوذی دشمن، اوامر او را در رأس قدرت، اجرایی میکند. این نوع نفوذ که در سالهای ابتدایی انقلاب نیز دارای مصادیق متعددی بود، در مقایسه با «نفوذ جریانی» که توضیح آن در ادامه خواهد آمد، از اهمیت کمتری برخوردار است. درواقع باید گفت: زمانی که دشمن از نفوذ موردی برای ضربه زدن به انقلاب ناامید میشود، به نفوذ جریانی و تشکیلاتی روی میآورد.ب. نفوذ جریانیرهبر انقلاب درباره این نوع از نفوذ دشمن فرمودند: «نفوذ جریانی، یعنی شبکهسازی در داخل ملّت؛ بهوسیله پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی اینجا روشن میشود. عمدهترین وسیله دو چیز [است]؛ یکی پول، یکی هم جاذبههای جنسی. افراد را جذب کنند، دورهم جمع کنند؛ یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد موثّر را، افرادی که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت موردنظر خودشان. آن سمت موردنظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاهها، تغییر سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرارگرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرارگرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند؛ یعنی کاری کنند که شما همان جوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه میکند- البتّه یک سیاستمدار آمریکایی، به مردم آمریکا کاری ندارد- همان جوری تشخیص بدهی که آن مأمور عالیرتبه سیا تشخیص میدهد؛ درنتیجه همان چیزی را بخواهی که او میخواهد. بنابراین خیال او آسوده است؛ بدون اینکه لازم باشد خودش را به خطر بیندازد و وارد عرصه بشود، شما برای او داری کار میکنی؛ هدف این است، هدف نفوذ این است؛ نفوذ جریانی، نفوذ شبکهای، نفوذ گسترده؛ نه موردی. اگر این نفوذ نسبت به اشخاصی انجام بگیرد که اینها در سرنوشت کشور، سیاست کشور، آینده کشور تأثیری دارند، شما ببینید چه اتّفاقی میافتد؟ آرمانها تغییر پیدا خواهند کرد، ارزشها تغییر پیدا خواهد کرد، خواستها تغییر پیدا خواهد کرد، باورها تغییر پیدا خواهد کرد.» [۱]
در تحلیل سخنان رهبر انقلاب باید گفت در «نفوذ جریانی»، دشمن بهطور کاملاً تشکیلاتی، منسجم و هدفمند، برای نفوذ هماهنگ در «خواص، مسئولین و نخبگان» از یکسو و «عامه مردم» از سوی دیگر برنامهریزی میکند. بهعبارتدیگر در نفوذ جریانی، دشمن پازلهای مختلفی را برای نفوذ در افراد و جریانهای مختلف دینی و سیاسی و عامه مردم تعریف میکند که با کنار هم قرار گرفتن این پازلها، بهتدریج باورهای دینی و انقلابی خواص، مسئولان، نخبگان و عامه مردم تغییر مییابد. قرآن کریم از قول خود شیطان این هجوم و نفوذ همهجانبه را اینگونه بیان میفرماید: «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ؛ آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها میتازم.» (اعراف: ۱۷)در دو آیه قرآن کریم تعبیری درباره شیطان وجود دارد که بیانکننده این نوع نفوذ است؛ و آن عبارت «حزب الشیطان» است. در یک آیه شریفه میفرماید: «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است آنان حزب شیطاناند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانید.» (مجادله: ۱۹)و در آیهای دیگر میفرماید: «إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیر؛ ِ. در حقیقت، شیطان دشمن شماست، شما [نیز]او را دشمنگیرید. [او]فقط دار و دسته خود را میخوانَد تا آنها از یاران آتش باشند.» (فاطر: ۶)«حزب» - که در قرآن کریم هم به خداوند (حزبالله) و هم به شیطان (حزب الشیطان) منسوب شده است - در لغت به معنای جماعت و گروهی است که وحدت عقیده و هدف، آنها را کنار یکدیگر جمع کرده باشد.[۲] پس به هر جمع و گروهی «حزب» نمیگویند.بنابراین از بکار رفتن این تعبیر برای شیطان، بهخوبی فهمیده میشود که شیطان برای تأثیرگذاری بر روی انسانها، از تشکیلاتِ تصمیم گیرِ منسجمِ دارای عقیده و هدف واحدی برخوردار است؛ و طبیعی است که در این تشکیلات هماهنگ، کارهای هریک از اعضای حزب مشخص است و هر یک باید یک قطعه پازل این نقشه حسابشده را پر کنند.به نظر میرسد از آیه شریفه دیگری درباره شیطان نیز میتوان به این معنا دستیافت: «إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ؛ (اى فرزندان آدم!) شیطان و قبائلش شمارا میبینند و شما آنها را نمیبینید (اما بدانید) ما شیاطین را اولیاى کسانى قراردادیم که ایمان نمیآورند.» (اعراف: ۲۷)واژه «قبیل» در این آیه شریفه معنایی نزدیک به «حزب» دارد. چراکه اولاً «قبیل» جمع «قبیله» و به معنای جماعتی است که به یکدیگر روی میآوردند. [۳] و طبیعی است که این روی آوردن ناشی از اشتراکی است که میان آنها وجود دارد؛ اشتراک در عقیده، روش، هدف و...؛ ثانیاً علاوه بر معنای لغوی، دو قرینه در خود آیه نیز وجود دارد که تحلیل همزمان آن دو موجب میشود، برای «قبیل» معنایی بسیار نزدیک به «حزب» قائل شویم. اولاً خداوند با کنار هم نهادن «شیطان» با آنها، فعلی یکسان را به هر دو نسبت میدهد و آن فعل عبارت است از «دیدن از جایی که انسانها آنها را نمیبینند». ثانیاً اینکه «شیطان» در بخش دوم آیه بهصورت جمع (الشَّیاطِینَ) استعمال شده است؛ که یا به همان «قبیل» برمیگردد و یا به مجموع شیطان و قبائلش.اما تعبیر دیگری که در قرآن و روایات برای شیطان بهکار رفته است، «جنود» است: «فَکُبْکِبُوا فِیها هُمْ وَ الْغاوُونَ * وَ جُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ؛ در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افکنده میشوند؛ و همچنین همگى لشکریان ابلیس!» (شعراء: ۹۵- ۹۴)امیرالمؤمنین (ع) نیز میفرمایند: «فَإِنَّ لَهُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ جُنُوداً وَ أَعْوَاناً وَ رَجِلًا وَ فُرْسَاناً؛ و فروتنى و تواضع را سنگر میان خود و دشمنانتان یعنى ابلیس و سپاهیانش برگزینید زیرا او از هر گروهى لشکرها یاورانى، پیادگان و سوارانی دارد.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۱۹۲)«جُنُود» در لغت جمع «جُند» و به معنای «لشکر» است و نامیدن «لشکر» به «جُند» نیز به اعتبار فشردگى و تراکم قدرت آن است؛ زیرا اصل معنای آن از «جَنَد» به معنای زمین سخت پر از سنگ گرفتهشده است. [۴]از سوی دیگر با تأمل در استعمالات قرآنی و روایی مختلف این واژه به این نتیجه میرسیم که برخلاف دیدگاه برخی مفسرین گرانقدر، [۵]«جنود» معنایی متفاوت از «حزب» دارد. «جنود»، لشگریانی هستند که در خدمت اهداف «حزب» بهکار گرفته میشوند. «جنود» بازوی عملیاتی شیطان و «حزب» بازوی تصمیمگیری او هستند.قرینه دیگری نیز این دیدگاه را تأیید میکند؛ و آن اینکه منظور از «أُولئِکَ» در آیه شریفه «أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ» (مجادله: ۱۹) که پیشازاین ذکر شد، «منافقین» هستند که خداوند آنان را «حزب شیطان» نامیده است. با تأملات قرآنی درمییابیم که تفاوتی که میان «جنود» و «حزب» بیان کردیم، دقیقاً میان «منافقین» و «الذین فی قلوبهم مرض» نیز وجود دارد. یعنی «منافقین» تشکیلات منسجم هدفدار و همعقیدهای هستند که هدفشان «براندازی حکومت اسلامی» است، درحالیکه «مریض دلان»، هرچند دچار نفاق اخلاقی شدیدی هستند، اما دارای تشکیلات منسجمی همچون جریان نفاق نیستند و هدفشان هم «رسیدن به اغراض نفسانی» است؛ اغراضی همچون قدرتطلبی، ثروتاندوزی و...؛ اگرچه باوجود روی کار بودن حکومت اسلامی بتوانند به این اهداف برسند. بنابراین «الذین فی قلوبهم مرض» بازوی عملیاتی جریان نفاق در حکومت اسلامی هستند. همچنانی که «جنود الشیطان» بازوی عملیاتی «حزب الشیطان» بودند.
جریان شیطانی نفاق، همواره در «مریض دلان» نفوذ میکنند. در روایات متعددی که در بخشهای بعد بهتفصیل بیان خواهند شد، مسائلی همچون «شهوترانی جنسی»، «غضب»، «حسد»، «تکبر»، «رفاهطلبی» و... بهعنوان «جنود شیطان» معرفیشدهاند. بهعبارتدیگر، خواصی که دارای چنین امراض قلبی و معرفتی هستند، همان «جنودی» هستند که شیطان و «حزب» او برای نفوذ در آنها طمع میورزند. البته شیطان علاوه بر این جنود نرمافزاری، جنود سختافزاری نیز دارد؛ جنودی همچون رسانهها، کارتلها، شرکتهای فرهنگی و اقتصادی و.... اینان همان لشگریان پیاده و سوارهای هستند که در این آیه شریفه به آنها اشارهشده است: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ؛ و از ایشان هر که را توانستى با آواى خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز.» (اسراء: ۶۴)در جمعبندی این بخش بازهم به سخنان حکیمانه رهبر انقلاب اشاره میکنیم که میفرمایند: «ما مواجهیم با یک حمله همهجانبه فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلامنشده؛ یعنی شما حالا که من دارم میگویم، قاعدتاً از من قبول میکنید لکن اطّلاع ندارید ازآنچه دارد اتّفاق میافتد؛ بنده اطّلاع دارم ازآنچه دارد اتّفاق میافتد؛ من دارم میبینم چه دارد اتّفاق میافتد؛ لشکر فرهنگی دشمن و لشکر سیاسی دشمن با همهی ابزارهایی که برایشان ممکن بوده، حمله کردهاند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما، سست کردن اعتقادات سیاسی ما، تقویت نارضاییها در داخل کشور، جذب جوانها بخصوص جوانهای فعّال و اثرگذار در سطوح مختلف برای مقاصد خودشان؛ دارند کار میکنند.» [۶]
[1]. پايگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب: Khamenei.ir. 4/9/1394 (بيانات در ديدار فرماندهان گردانهاي بسيج)
[2]. مصطفوي، حسن؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم؛ ج2، ص 242؛ علامه طباطبايي، سيد محمدحسین؛ الميزان في تفسير القرآن؛ ج 17، ص 18
[3]. راغب اصفهاني، حسين بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 653
[4]. همان؛ ص 207
[5]. طبرسي، فضل بن حسن؛ مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ج9، ص 382
[6]. پايگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب: Khamenei.ir. 13/07/1394(بيانات در ديدار اعضاى ستاد کنگره شهداي استان چهارمحال و بختيارى)