گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ توجه به اقوام، مسئلهای است که در دهههای گذشته نه پژوهش علمی و نه اقدام عملی به صورت جدی درباره آن انجام نشده است. از همین رو عدم فهم و تحلیل مناسب از جایگاه اقوام در ایران موجب شده است که فرهنگ اقوام ایرانی دستخوش تصمیات سیاسی شود. به نظر میرسد اصلیترین مشکل در مواجهه با اقوام ایرانی عدم تعریف صحیح از هویت اقوام در ایران است. بر همین اساس دکتر حمید هوشنگی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در گفتگو با سدید به بررسی جایگاه اقوام در ایران و تاثیر تصمیمات سلیقهای بر سبک زندگی اقوام ایرانی پرداخته است.
بحث تعدد اقوام یکی از موضعاتی است که سرفصلهای بسیاری ذیل آن تعریف میشود و نگاههای متفاوتی درباره فرهنگ اقوام مطرح میشود. در برخی از مواقع شاهد هستیم که تنوع اقوام در ایران را زیر سوال میبرند. از نظر شما نوع نگاه ما به تعدد اقوام در کشور باید چگونه باشد؟
قطعا که تعدد اقوام در ایران، یک نقطه قوت است. بررسی اندیشه مقام معظم رهبری طی سالهای گذشته نیز نشان میدهد که ایشان به صراحت مسئله تنوع اقوام در ایران فرصت میدانند.
مسئله اقوام یکی از ظرفیتهای ما در حوزه اجتماعی است چراکه آنها در این موضوع میتوانند بسیار نقشآفرین باشند. غالبا اقوام در کشورمان در مناطق مرزی زندگی میکنند و در این مناطق بسیار فرصتها و ظرفیتهایی اعم از بحثهای طبیعی، گردشگری و اقتصادی وجود دارد که باید فعال شوند. یعنی درواقع از طریق اقوام امکان ارتباط با آن سوی مرزها از لحاظ مختلف اقتصادی، دیپلماسی سیاسی و امنیتی وجود دارد. اگر گام دوم را به عنوان ظرفیتهای بالقوهای در نظر بگیریم که که تا کنون از آن استفاده نکردهایم بنابراین باید گفت که قوام از همان ظرفیتهاست. اگر گام دوم انقلاب مسئله استفاده از ظرفیتها در نظر بگیریم، توجه ظرفیت اقوام به شدت جایگاه دارد، میتوان از آنها استفاده کرد.
اقوام در حوزه رشد و پیشرفت ملی، چگونه میتوانند نقش آفرین باشند؟
پیشرفت دارای ابعاد مختلفی است. زمانی که درباره پیشرفت صحبت میشود باید توجه داشت که به مولفههای جزئی تبدیل میشود و اقوام برای پیشرفت اقتصادی یا سیاسی دارای ظرفیتهایی هستند. به طور مثال درباره پیشرفت اقتصادی، در مناطق مرزی که محل زیست اقوام محسوب میشود، ظرفیتهای اقتصادی بسیار جدی وجود دارد مانند کردستان یا خوزستان که به ظرفیتهای این استان توجه بسیار کمی شده است.
در کردستان گیاهان دارویی فراوانی وجود دارد، اما نحوه بهرهبرداری کاملاً سنتی و بومی است. در صورتی که تیم پزشکی و دانشگاهی وجود دارد که از چین به منطقه کردستان میآید و با بهرهبرداری از منابع این استان، دست به تولید جهانی میزند. اگر به نقاط مختلف کشور توجه کنیم متوجه اینگونه ظرفیتها میشویم، اما متاسفانه کشورهای بیگانه بیشتر به دنبال این مسائل هستند و از آن بهرهبرداری لازم را میبرند.
بحث دیگر مرزها و امنیت کشور است. متاسفانه با توجه به تهدیدهایی که در مرزها وجود دارد مرزها طی سالهای گذشته برای ما تهدیدزا بوده است در حالی که این مرزها یک فرصت هستند. اقوام در کشورما نیز مرزنشینان محسوب میشوند. به عبارتی ما این ظرفیت را داریم که از مرز در حوزه اقتصادی نیز استفاده کنیم و تنها در حد بازارچههای مرزی (در برخی از نقاط کشور وجود دارد) باقی نماند.
بازارچههای مرزی تنها برای امرار معاش مرزنشینان صرف میشود درصورتی که میتوان در حوزه اقتصادی برنامههایی برای مرزها طراحی کرد. متاسفانه همواره نگران این موضوع هستیم که اقوام به دیگر کشورها بپیوندند، البته اگر ما در این زمینه ضعیف فعالیت کنیم امکان این اتفاق وجود دارد، اما از نظر تاریخی و فرهنگی کردهای عراق عموما تمایل به کار در داخل کشور دارند یا میل ملی در بلوچستان کاملا وجود دارد.
کردها در حفظ و دفاع از تمامیت ارضی همواره همراه ما بوده اند و این مهم در جنگ تحمیلی نیز مشهود است.
اغلب اقوام ما در مناطق مرزی نسبت به ما تفوق دارند و این موضوع به عنوان ظرفیت تبادل محسوب میشود. در حوزه تحریم نوعی محاصره هستیم و این موضوع محاصره فیزیکی که مشاهده شود و یک محاصره نامرعی است. ما از ظرفیت بالای دارا بودن ۱۵ کشور همسایه برخورداریم. ما جز معدود کشورهایی هستیم که از این تعداد همسایه برخوردار است و این موضوع ظرفیت است. این ظرفیتها را چه افرادی میتوانند فعال کنند؟ به استاندار کردستان میتوان ماموریت داد که با برخی چارچوبها و مبانی با اقلیم کردستان عراق تعامل برقرار کند و همین موضوع برای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و... نیز میتواند تعریف شود.
متاسفانه در این موضوع موانع بسیاری وجود دارد. به طور مثال یکی از موانع را میتوان اختیار یاد کرد. در حوزههای فرهنگی نیز اینگونه مباحث وجود دارد. در مباحث فرهنگی صدا و سیمای استان کردستان به هنگام ورود به برخی از مسائل شاید با بسیاری از موانع مواجه میشود. مثلا اگر موسیقی کردی را پیش ببرد و قسمت آسیب زا که در عناصر مسئلهدار در حوزه موسیقی است رشد میکند، اما برخی اعلام میکنند مردم با موسیقی کردها با مشکل روبهرو میشود. صدا و سیما از اقلیم کردستان نظرسنجی کرده است، تقریبا مردم کردنشین عراق به شدت صدا و سیما کردستان را در بخش طنز و موسیقی کردی را پیگیری میکنند. این موضوعات از همان ظرفیتها است که باید درباره آنها تفکر کرد؛ نخستین موضوع اعتقادات است.
همه در بیان عنوان میکنند که اقوام از ظرفیتها محسوب میشوند، اما در مدیران در عمل به موضوع اینگونه نگاه نکرده و برنامهای نیز طراحی نمیکنند، در نتیجه با آسیب موجه میشویم. مثلاً یک جماعت محدود کُرد و آذری را به کل جامعه کرد و آذری مدنظر تامین میدهد. بعضی از اقوام در مذهب به ما نزدیکتر هستند خوزستان در ایران مهد شیعه در ایران بوده است و بسیار قابل استفاده است، اما باید برای این استان نیز فکری کرد.
در برخی از موارد به خصوص در حوزههای فرهنگی، به این دلیل که هویت قومیتی را تعریف نکردیم و یا جایگاهی برای آن ندیده ایم، برخی مشکلات به وجود میآید. برخی به دلیل بیتوجهی به بحث قومیتها بسیار به دنبال پررنگ کردن خرده فرهنگها هستند تا خیلی از کمبودها جبران کنند. به نظر میرسد که تعریفی برای مولفه هویت قومی به صورت روشن، برای نخبگان نهادینه نشده است. به جهت حل این موضوع چه پیشنهادی دارید.
ما در بحث نخبگان مشکل داریم یعنی ما در تعاریف با یکدیگر تفاوت داریم و در این موضوع دچار افراط و تفریط شدهایم. ایران اسلامی است و نه از امروز بلکه از ۱۴۰۰ سال پیش که اسلام وارد ایران شد درآمیختگی بین ایران و اسلام به وجود آمد. هنگامی که میگویند هویت ایرانی به آن اسلام هم اضافه میشود؛ هویت ایرانی پیش از ورود اسلام، با دین زرتشت بوده است، اما در آن زمان با نام ایرانی زرتشت نبوده است، اما پس از ورود اسلام به ایران یکی از زیر مولفههای جدی ایران بحث اسلامی میشود.
ما نمیتوانیم به بهانه اسلامی بودن، هویت تاریخیمان را نفی کنیم و این به معنای تایید سلسله پادشاهی نیست، مبحثی تاریخی است و ایران بدون هویت نیست.
ما نباید به مسائل به گونهای نگاه کنیم که مثلا بگوییم از ۱۳۵۷ تاکنون ما دارای هویت هستیم؛ بنابراین باید گفت که هویت ایران بالغ بر چند هزار سال است. هنر، اندیشمندان و طراحان اجتماعی این است که این هویت را ساخت بدهند که داریوش، کوروش و... بدون هیچ تعارضی در این ساختار قرار بگیرند. اما دست به چنین اقدامی نمیزنیم در نتیجه روز کوروش یا هفتم آبان به عنوان روز تعارض با اسلام یاد میشود، اما باید این موضوع صحیح شود چراکه مثلا کوروش هیچ تعارضی با اسلام ندارد و این مورد قابل بررسی است.
اولین کتاب درباره تاریخ ایران اسلام را قاضی بیضاوی (ناصرالدین عبدالله بیضاوی) نوشته که فقیه اهل سنت است. وی قاضی فقیه اهل سنت دیندار و جزو بزرگان و فقها بوده که کتابی به زبان فارسی درباره ایران باستان نوشته است. این تعارضها از زمانی شکل میگیرد که برخی به دنبال حذف اسلام از ایران بودند و از همان زمانها این مشکلات به وجود میآید.
نکته جالب آنجاست که در دوره صفویه، شاه اسماعیل موسس صفویه است. شیعه را انها درایران رسمیت بخشیدند. شاه اسماعیل صفوی هنگامی که قصد معرفی خود را در مراسم تاجگذاری داشت از چنین جملات استفاده میکند که من فرزند حیدرم، فرزند رستمم، پسر زالم یعنی حضرت علی (ع) که بُعدی از مساله دینش است در کنار زال و اسفندیار و بزرگان ایران باستان میاورد.
یکی از مسائلی که در هویت ما همیشه ثابت بوده مخصوصا از ۱۳۰۰ سال قبل و تقریبا تغییر زیادی نداشته است - همه اقوام از قبل از اسلام وارد ایران شدند و عربها و ترکها پس از اسلام به ما اضافه میشوند- این است که هویت ملی و هویت قومی ما در هم تنیده بوده است.
شاه اسماعیل صفوی در جنگها برای آنکه بتواند ازبکان را مدیریت کند کردها را به آنجا میفرستد. نکته مهم این است که آنها خودشان پایبند به حکومت و حفظ ایران هستند. ما به خوبی این موضوعات را تببین نکردیم وگرنه هویت قومی به معنایی که الان برداشت داریم در آن زمان این موضوعات نبوده است.
افرادی که خود را ایرانی میدانستند، پایبند به حکومت بودند و در کنارش مسائل فرهنگی خودشان را نیز داشتند و اصرارهای بیجایی نداشتند.
سلجوقیها و غزنویها که در آن زمان ترک زبان بودند در احیای زبان فارسی پیشگامترین سلسله ایرانی محسوب میشوند، حتی با فتح هند، زبان فارسی را در هند بعد از ۷۰۰ سال رسمی میکنند و نسل بعدی گورکانیان به همین صورت بودند.
متاسفانه بحث اقوام به صورت تاریخی و جامعهشناسی مورد توجه قرار نمیگیرد و به عنوان یک مکتب نظری و محصول قومی توجه نمیکنند و هر چیزی را به ۲۰۰ سال پیش نسبت میدهیم. امروز تنها به دنبال آن هستیم تا دعوایی که امروز وجود دارد در ۲۰۰ سال پیش بوده یا نبوده است!
/انتهای پیام/